فرهنگ های صنایع دستی در ژاپن مدرن اولیه: یادگیری از طریق انجام

اوتاگاوا کونیسادا
دی وود کریستین گوث را بررسی می کند فرهنگ صنایع دستی در ژاپن مدرن اولیه و جزئیات جذابی در مورد دنیای پیچیده سازندگان پیدا می کند.
در سپتامبر 2021، هانا کرشنر را بررسی کردم آب، چوب و چیزهای وحشی: یادگیری صنایع دستی و کشت در یک شهر کوهستانی ژاپن برای گلدسته. آن کتاب تجربه کرشنر در ژاپن را شرح میدهد که با الهام از تمایل به یادگیری در مورد ساکه و گسترش به طیفی از صنایع دستی دیگر که در استان ایشیکاوا، بهویژه شهر یاماناکا انجام میشد، میپردازد. در طول چهار سال حضور کرشنر در ژاپن، او در دهه 2010، شیوههای فعلی را بررسی کرد و از دست دادن برخی و تداوم برخی دیگر ابراز تاسف کرد.
در مقابل، کتاب کریستین گوث، با وجود کلمه “مدرن” در عنوان او، به سال های 1580 تا 1860 اختصاص دارد. در تاریخ ژاپن، این دوره اوایل دوران مدرن در نظر گرفته می شود، زمانی که این کشور به تدریج متحد شد و متعاقباً توانست از صلح و پیامدهای آن برخوردار شود: فرهنگ شهری، ثبات اقتصادی و توسعه هنر. منظره صنایع دستی حاصل متنوع، غنی و خوشبختانه در متن و هنر مستند شده بود.
گوث کتاب خود را با شرح یک برخورد تصادفی در طول سفر به ژاپن در سال 2014 آغاز می کند. هدف از بازدید او تحقیق در مورد سوزن های خیاطی – ساخت، انواع، کاربردها، استفاده کنندگان و دفع آیینی آنها بود. هنگامی که در کیوتو قدم می زد، متوجه یک تاتامی ساز شد که از یک سوزن منحنی بلند برای چسباندن لبه ها به یک تشک تاتامی ماشینی استفاده می کرد. ملاقات تصادفی و گفتگوی او با این و دیگر متخصصان صنایع دستی در قرن بیست و یکم باعث شد که گوث متوجه شود که شبکه های اطراف صنایع دستی ژاپنی گسترده تر از آن چیزی است که او تصور می کرد. سنت ها در طول زمان و در سراسر اعمال گسترش یافته اند و در حالی که بسیاری از آنها در مطالب بایگانی به تصویر کشیده شده اند، برخی از دانش ها ضمنی است. به عنوان مثال، سوزن های گلدوزی ژاپنی دارای سوراخ های گرد هستند به طوری که نخ ها جدا باقی می مانند و در نتیجه نور را به طور جداگانه منعکس می کنند. این اطلاعات مهم که مسئول کیفیت درخشان کیمونوهای ژاپنی است، در سوابق تاریخی یافت نشد، اما گوث از یک سازنده معاصر به دست آورد.
فرهنگ صنایع دستی در ژاپن مدرن اولیه، به جای ساختار زمانی، از مضامین استفاده می کند. گوث منابع طبیعی را برای تمرین صنایع دستی و نگهداری اکولوژیکی آنها در نظر می گیرد. نقش صنعتگران حرفه ای، از جمله زنان، همانطور که در چاپ های چوبی به تصویر کشیده شده است. سیستم های خانگی و کارگاهی پیرامون سازندگان؛ انتقال مهارت ها و دانش مادی؛ و سازگاری با نوآوری و پیشرفت فناوری. ظروف لاکی، سرامیک، بافندگی، گلدوزی، کاغذسازی، منبت کاری و سرامیک از جمله صنایع دستی هستند که به نمایش درآمده اند. گوث معتقد است که روششناسی «تاریخی و رابطهای» (10) او به جای دادن احترام مجزا که معمولاً توسط اروپاییها و آمریکاییها نسبت داده میشود، صنایع اولیه ژاپنی مدرن را در یک زمینه اجتماعی-فرهنگی قرار میدهد.
فصل مربوط به منابع طبیعی شامل لاک، فلزات (طلا، نقره، مس، آهن)، کرمهای ابریشم، خاک رس، چوب و علفها (مانند پنبه، کنف، نیل) میشود. صنعتگران نزدیک به موادی که به آنها تکیه می کردند زندگی می کردند و برای اطمینان از نگهداری آنها تلاش می کردند. گوث خاطرنشان می کند که این رابطه همیشه همزیستی نبوده و این افسانه را که ژاپنی ها عاشق طبیعت هستند، رد می کند. بهره برداری یا حفظ منابع تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بود که در طول دهه ها تغییر کردند.
اوتاگاوا کونیوشی
آدرس های فصل 2 شکنین، نامی برای حرفه ای هایی که چیزهایی را با دست می سازند. به گفته گوث، این کلمه دارای شمول و استثنا بود، اما شکنین مورد توجه رسانه ها قرار گرفتند. پنجاه تصویر منتشر شده در اینجا نه تنها روایت گوث را نشان می دهد، بلکه در زمان خود برای انتشار اطلاعات در مورد متخصصان صنایع دستی، آنچه که آنها ساخته اند و چگونه بسیار حیاتی بودند. وجود کتابهای چاپشده با چوب و صفحات تکی که نشاندهنده فعالیتهایی مانند رنگرزی پارچه، قیطانسازی و پنکهسازی و چوبتراشی بود، به تثبیت جایگاه اجتماعی صنعتگران کمک کرد. در اوایل دوره مدرن، تصاویر در کتابخانهها دست به دست میشد و از آنجایی که تصاویر برخی از شیوهها در طول زمان به روز نمیشد، تصورات مربوط به تکنیکها و تکامل آنها گاهی در گذشته باقی میماند، در حالی که، در واقعیت، شیوهها تکامل مییابند.
صنعتگری تحت سلطه مردان بود. نقش های اصلی زنان، همانطور که در خزانه آموزش بیشتر برای زنان (1716) هنرهای خانگی، از جمله ریسندگی، خیاطی، و بافندگی بودند که از اجزای ضروری وظایف همسری بودند. با این حال، شیوه های صنایع دستی اضافی در شرح داده شده است خزانه داری که حکمت پذیرفته شده در مورد تفریحات غیرخانگی زنان را بازبینی می کند. به عنوان مثال، به عنوان بخشی از مرگ پارچه، زنان دسته های کوچکی را در پارچه می بستند تا بسازند کانوکو شیبوری، یک الگوی دایره ای شکل که زمانی رخ می دهد که ناحیه گره خورده در برابر رنگ مقاومت کند. کاغذسازی و پرورش کرم ابریشم فعالیتهای زنانه، بهویژه در مناطق روستایی بود، اما در حالی که مشارکت زنان در تولید و درآمد خانواده بهطور خصوصی تایید میشد، به رسمیت شناخته نشد جز در «ادبیات تجویزی یا چاپهای چوبی که در آنها چیزی بیش از یک ژانر زیبا هستند.» زنان (بیجین) انجام کار صنایع دستی» (81، 84).
کارگاه های صنایع دستی، که در فصل 3 به تفصیل شرح داده شده است، در امتداد خطوط خانوادگی سازماندهی شدند. سرپرست خانوار (یعنی) اقتدار بود و نسب به پسر بزرگ رسید; پسران دوم اغلب برای راه اندازی کارگاه های خود می رفتند. در مناطق روستائئ، یعنی تولید توسط شوهر ارشد، همسر، فرزندان و خانواده بزرگ که اغلب مزرعه ای را نیز نگهداری می کردند، انجام می شد. از سوی دیگر، کارگاههای صنایع دستی شهری برای دسترسی به منابع و همکاری در جنبههای مختلف یک صنعت، مانند تولید سرامیک در مقابل دکوراسیون، در کنار هم قرار گرفتند.
لاک که توسط گوث به عنوان “ماده ای با اهمیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استثنایی در صنایع دستی مدرن اولیه” (15) شناسایی شده است، تمرکز اصلی فصل 3 است. کارگاه های لاکی کوامی ناگاسوکو و اوگاوا هاریتسو به تفصیل شرح داده شده اند. کوامی یعنی بیش از دوازده نسل از حمایت حاکمان نظامی برخوردار بود و اجناس نفیس نامیده می شد ماکی که به دلیل داشتن لاک و طلا نماد قدرت و مقام بودند. ناگاسوکو زندگینامههای آن نسلها را بهعنوان نشانهای از تاریخ و دستاوردهای خانواده جمعآوری کرد و به جانشینان خود توصیه کرد: «هرگز نباید فراموش کنید که وقتی صحبت از طرحهای پاشیده میشود، ما بهترین هستیم. اما لاف نزنید، حتی اندکی. در حرفه ما از طرح های لاکی و پاشیده، هیچ کس در تمام ژاپن وجود ندارد که شما به ترس نیاز داشته باشید.» (125). خانواده کوامی کالاهای خود را در بازار نمی فروخت، در حالی که اوگاوا هاریتسو شهرت خود را از طریق شبکه های اجتماعی به دست آورد. کار او به دلیل استفاده از مواد غیرمعمول و جلوه های ترومپ لوئیل شناخته شده بود. تصاویر جعبههای نوشتاری هاریتسو ترکیبی از مروارید خرد شده، عاج، طلا و نقره را نشان میدهد و از آنجا که او یک صنعتگر مستقل بود، میتوانست نوآور باشد و اشکال، مواد و طرحهای لاکی را در جهتهای جدید ببرد.
فصل چهارم دانش ضمنی، «زبان، حرکات و الگوهای رفتاری» (139) را که توسط استاد به شاگردش القا شده است، در نظر می گیرد. اهميت مشاهده و يادگيري از طريق انجام، همانند دانش كامل در مورد مواد كاردستي، جهاني بود. اسرار در شیوه هایی مانند Tōkō hitsuyō (الزامات برای سفالگر: 1737)، یک کتابچه راهنمای دست نویس از فنون منتقل شده از پدر به پسر، از جمله تزئینات با میناهای زیر و لعاب (161). فصل ماقبل آخر به بررسی فن آوری هایی می پردازد که از سایر نقاط آسیا و اروپا به ژاپن آمده اند. به عنوان مثال، کوره سنگ نوردی کره ای ابتدا در کاراتسو، یک مرکز ظروف سنگی، بین سال های 1600 و 1630 (168) به کار گرفته شد و بعداً در جای دیگری ساخته شد. این کورههای چند محفظه بهصورت جداگانه گرم میشدند و به یکدیگر تخلیه میشدند و دمای بالاتری ایجاد میکردند و اجازه میدادند مقدار بیشتری از اقلام در هر پخت وجود داشته باشد. کتابهای چاپ شده از خارج از کشور نیز از تمرینات صنایع دستی ژاپنی خبر داد. فنآوریهای وارداتی خلق کارآمد و کارآمد محصولات ژاپنی را بهبود بخشید، کیفیت آنها را افزایش داد و منحصر به فرد بودن آنها را تداوم بخشید.
گوث کتاب خود را به پایان میرساند: «در نظر گرفتن این ملاحظات چند وجهی، ما را نسبت به تدبیر، انعطافپذیری، مهارت، نبوغ و خلاقیت سازندگان اولیه صنایع دستی مدرن بیشتر آگاه میکند» (195). فرهنگ صنایع دستی در ژاپن مدرن اولیه و آب، چوب و چیزهای وحشی همراهان ایده آلی در قفسه هستند که هر دو نشان دهنده قد و قامت و طول عمر سنت های ژاپنی در صنایع دستی هستند.
✿
کریستین می گوث، فرهنگ صنایع دستی در ژاپن مدرن اولیه: مواد، سازندگان و مهارت (اوکلند، کالیفرنیا: انتشارات دانشگاه کالیفرنیا، 2021)
داستان های بیشتر از D Wood در Garland را اینجا بیابید
کپی با ذکر منبع : فراز اندیشه